محل تبلیغات شما

یک شعر ترکی یاد گرفته ام: 

زمستان گورمیَن بلبل 

بهارین قَدرینی بیلمَز.


ترجمه تحت اللفظی اش میشود این: بلبلی که سرمای زمستان را نچشیده باشد قدر بهار را نمی داند.

ترجمه مصداقی اش می شود حال و روز من.حالا که از مادر تمام وقت خانه دار تبدیل شده ام به مادر پاره وقت شاغل قدر لحظه های بودن توی خانه و با پسرم را بیشتر از قبل می دانم. 

وقت هایی که خانه ام به خودم می گویم "تلافی ساعت های نبودنت را در بیار"


امروز به تلافی روزهای کم بودنم ، لحظه های دونفره ی خوبی ساختم برای خودم و حبه.

تعریف خوب برای من وقتی ست که چشم های حبه از شادی برق بزند و صدای خنده های بچگانه اش خانه را پر کند.صبح همین طور هم شد.


یکجا کلاه بوقی تولدش را گذاشته بودم روی سرم ، بعد حرکات موزون!! انجام می دادم و کلاه می افتاد و حبه غش غش می خندید. 

خوبی بچه ها همین است ، همین که بهانه های خندیدنشان زیاد است.توی خندیدن مثل بزرگترها سخت پسند نیستند و هر چیزی می تواند روی صورتشان خنده بیاورد.

جمعه ی خوبی بود.شُکر! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها